موضوع چاپ یک نماد حیوانی روی پیراهن، داخل یک لوگو و یا در قالب یک شعار نیز ماجرای شناسنامه داری است که جمهوری اسلامی ایران یا با آن مخالف است یا موافق، در واقع این که مردم هر منطقه ای علاقه داشته باشند هویت، نماد تاریخی، افسانه های باستانی و یا حیوان خاص کشور خود را در این قالب به دنیا عرضه کنند، اجباری نیست و اگر نخواستهایم یا نخواستهاند در لوگوی فدراسیون فوتبال ایران جز یک توپ سیاه و سفید چیز دیگری باشد، لابد تصادفی نبوده و یوز و پلنگ و گرگ و آهو و گورخر را در این عرصه راهی نبوده است.
اکنون و فارغ از این باغ وحش بی هویتی و جدا از درد انقراض این عزیزان، مورد دیگری یافت شده که بار دیگر اقلیت ریزبین اما دلسوز ورزش ایران و البته ویترین ورزش ایران را نگران کرده است؛ چاپ پوستر تیم ملی فوتبال ایران
پیش از این به موضوع لقب "تیم ملی" در جمع و اهالی رسانه پرداخته شده و مشخص بود که نه گوش شنوایی هست و نه چشم بینایی اما این بار انتشار یک پوستر توسط فیفا در آن سطح رسمی و بین المللی به طور جدی تلنگری آزاردهنده بود برای کسانی که دوست ندارند رنگ و طرح و مدل و جنس لباس تیم ملی کشورشان از سویی و لقب مردان تیم ملی کشورشان از سویی دیگر عامل مضحکه باشد.
حالا از ماست که بر ماست، یا از آنهاست که بر ماست چندان مهم نیست، فرصت کم است و عرصه جام جهانی بسیار برجسته و خطیر، شاید فدراسیون فوتبال ایران در این بزم رنگارنگ اردوهای خارجی و کشمکش روزنامههای این طرف و آن طرفی قدری بیندیشد و فکر چاره کند، شعار تیم ملی، لباس تیم ملی، لقب تیم ملی این موارد باید در شان تیم ملی باشند.
فوتبال و هیجان التهاب آورش، فوتبال و تب دوست داشتنی آن، بارها خوانده و شنیده اید و نیازی به تاکید بر اهمیت و نقش آن در جهان سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و البته ورزش نیست اما بازیگران این عرصه مهم و جذاب چه کسانی هستند و چه میکنند؟
یک مدیر باشگاه ورزشی در کشورهای درجه دوم اروپا به چه علتی به ضیافت شام حکام کشورش دعوت میشود، ضیافتی که شاید شهردار، فرماندار و حتی مالکان بزرگ و غول پیکر صنعتی هم در آن حضور نداشته باشند. این فوتبال قدرتمند در اوج خود چه سلاحی در دست دارد که اینگونه می تازد و پیش میرود؟ ایجاد حس ملی گرایی و دعوت به وحدت، بالابردن ضریب شادی و امید به زندگی در میان مردم، درآمدزایی رویایی و کم دردسر، شهرت کم نظیر، توان بی نظیر فرهنگ سازی در زمینههای گوناگون حتی کاملا بی ربط و مستقل، اینها مواردی هستند که فوتبال برای جهان به ارمغان آورده است.
آیا لقب سربازان صف اول این فوتبال باید این باشد: تیم ملی؟ (Team Melli)
تیم ملی فوتبال، مهمترین خروجی این کارخانه عظیم و رویایی است، نامش بغض همیشه نهفته در گلوی مردم یک کشور را برای رسیدن به نقطه رهایی تحریک میکند. پیراهنی که در حکم پرچم یک کشور بر تن جوانانی در حکم سربازان یک وطن می نشیند و با سوت آغاز یک بازی، میلیونها بیننده با هم بدون هیچ هزینه ای، بدون هیچ اطلاع رسانی، بدون هیچ اصرار و التماسی، یکدل میشوند، یک کار را انجام میدهند، یک چیز را دوست دارند و به یک چیز دل میبندند، پیروزی و موفقیت تیم ملی! چنین الماسی را چگونه باید ارج بنهیم و مراقبش باشیم؟ چنین گنجی را با چه تدبیری روانه بزرگترین تورنمنت ورزشی جهان میکنیم؟ چنین نعمتی را با چه تفکر و برنامه ای به پیچیده ترین جشنواره مردمی دنیا میفرستیم؟
کمی به خود بیاییم، اگر ماجرای یوزپلنگ ایرانی نبود، حالا این نماد نصفه و نیمه تازه متولد شده را هم نداشتیم و نماد تیم ملی فوتبال ایران برای جهانیان و خبرنگاران بین المللی در دو کلمه خلاصه میشد: Team Melli
ما که عادت داریم به چیزهای در حال انقراض توجه کنیم، پس از یوز ایرانی بد نیست به فوتبال در حال انقراض نیز توجه داشته باشیم. به هویت در حال نابودی در فوتبالی که خوب میدانیم هویت دارد، تاریخ دارد و پیشکسوتانی که دلی پر درد برای سخنرانی از تیم ملی دارند.با نگاهی به نمادهای باشگاههای فوتبال و تیمهای ملی فوتبال در سراسر جهان متوجه میشویم که چند فاکتور مهم در این میان تعیین کننده هستند.
رنگها بیهوده انتخاب نشده، مردم برایشان مهم است که رنگ تاریخی تیمشان کوچکترین تغییری نداشته باشد، نمادهای مختلف از انواع گل و گیاه و مصادیق طبیعت گرفته تا حیوانات مختلف و اشکال گوناگونی که هر یک بیانگر افسانهای یا حادثهای تاریخی هستند.
"خفاشهای سیاه والنسیا" فقط یک اصطلاح ساده برای نوشتن مطلب ورزشی از این باشگاه نیست، روح سربازانی وطن پرست که طبق یک افسانه قدیمی اجازه ندادند نیروی دریایی پرتغال وارد خاک آندالوسیا و منطقه پادشاهی والنسیا شود، برای هواداران تیم فوتبال والنسیا اهمیت دارد.
سه شیر بریتانیا و پرچم سنت جورج به سختی در یک استادیوم فوتبال آرام و قرار میگیرد، وقتی تیم ملی فوتبال انگلیس در جام ملتهای اروپا 2008 غایب بود، گاردین در وب سایت رسمی خود نوشت: در تبلیغ و تزریق فرهنگ، تاریخ و جامعه بریتانیا به اروپا یک قرن عقب افتادیم!
از این دست مثالها فراوان است، تفنگداران و توپچیهای لندن (آرسنال)، گل سرخ بلکبرن، شیاطین دربند اردوگاه منچستریونایتد، عقاب طلایی منسیتی، قناری زرد نوریچ، قلعه بازپس گرفته شده نیوکاسل توسط زاغهای مهاجم جنوب، قوی تنهای سوانسی، مرغ مهاجر برایتون، ببر زخمی هال سیتی، روباه خجالتی لسترسیتی، تب سرخ فوتبال اسپانیا (فوریالاروخا)، خروسهای آبی فرانسه، لالههای نارنجی هلند، برگهای پاییزی کانادا، شیرهای آرام سنگال، شیرهای رام نشدنی کامرون، فیلهای ساحل عاج، آلبیروخا (سفید و سرخهای پاراگوئه)، کانارینیا (زرد قناری برزیل)، التری (مکزیک) و لابیکولور (دورنگها، هندوراس)، آتزوری (آبیها، ایتالیا)، آبی سامورایی (ژاپن)، کیویها (نیوزلند)، کانگوروها (استرالیا)، یونان (دزدان دریایی To Peiratiko)
اما تیم ملی فوتبال ایران جدا از ماجرای تازه بر سر زبانها افتاده یوزپلنگ چه لقبی دارد: تیم ملی!
ایراد کار از کجاست؟ چه شد که بیشتر روزنامه های خارجی لقب تیم ملی فوتبال ایران را Team Melli میدانند بی آنکه متوجه باشند معنی این به اصطلاح لقب همان تیم ملی است!
در صفحات و شبکه های اجتماعی نیز خود ایرانیان در هنگام صحبت با دوستان خارجی خود از اصطلاح "تیم ملی" بهره میبرند و این زحمت را به خود نمیدهند که آن را به صورت ترجمه شده به دوستان خارجی خود منتقل کنند. حتی ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز روی پلاکاردها و دست نوشته های خود پس از صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی در جشنهای خیابانی اصطلاح "تیم ملی" را بدون آنکه ترجمه شود بر سر زبانها انداختند.
به صفحه ویکی پدیای مربوط به تیم ملی فوتبال ایران نیز اگر سری بزنید با علم به این که ویکی پدیا هرگز یک منبع خبری معتبر نیست و همیشه در حال ویرایش است باز هم به عنوان یک صفحه بسیار پر بازدید در بخش لقب تیم ملی فوتبال ایران این گونه نوشته است: Team Melli و در آن جایگاه، خبری از واژه The National Team نیست. جالب این که در بخش توضیحات همین صفحه نیز آورده شده است: به این تیم در اصطلاح میگویند: Team Mell و معلوم نیست اگر در اصطلاح به آن چیزی نگویند نام واقعی این تیم چیست!
در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک، توییتر و گوگل پلاس نیز صفحات و گروههای پر هواداری با همین اسم یعنی Team Melli تاسیس و تشکیل شده است و مشخص است که چه تاثیری در گسترش این لقب ساختگی و بی ریشه برای فوتبال ایران دارد.
اینها همه به کنار، با جستجوی بیشتر در اینترنت به وب سایتی برخورد میکنید با همین اسم و گویا اگر به دنبال اخبار تیم ملی فوتبال ایران هستید باید به وب سایت مخصوص Team Melli سری بزنید.
چندی پیش اما مصاحبه یک شبکه خبری آلمانی با دانیل داوری، دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران این مشکل را بار دیگر مطرح کرد. خبرنگار از او پرسید که لقب تیم ملی فوتبال ایران Team Melli است، معنی این لقب چیست؟ و دانیل بعد از کمی تفکر به این اشاره میکند که معنی خاصی ندارد و میشود همین تیم ملی که میگویید!
و سوال مهم این که چرا لقب تیم ملی فوتبال ایران نباید معنی خاصی داشته باشد؟ وقتی در موتورهای جستجوگر اینترنتی دو کلمه Team و Melli را وارد کنید دنیایی از بهترین تصاویر تیم ملی فوتبال ایران به چشم میخورد اما اگر به زبان انگلیسی The Iranian National Football Team را حک کنید این منابع خبری حداقل به نصف کاهش پیدا میکند!